Web Analytics Made Easy - Statcounter

ریشه‌های لباس قانون پوشاندن بر تن واجب شرعی حجاب به آغاز انقلاب اسلامی باز می‌گردد؛ انقلابی که اساس و بنیان آن برای احیای ارزش‌های اسلامی بود و پس از پیروزی انقلاب هم قانونی و اجباری‌شدن حجاب به یک مطالبه مردمی تبدیل شد، اما اسلام احکام متعددی را در خصوص حجاب و پوشش دارد و این مسئله در قرآن هم مورد توجه قرار گرفته‌است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بدین معنا حجاب از پشتوانه شرعی برخوردار است و رعایت نکردن این واجب شرعی به مثابه عمل به منکر محسوب می‌شود.بر این اساس در پژوهشی دیدگاه ۴۱ نفر از مراجع تقلید معاصر درباره حجاب شرعی و قانونی مورد بررسی قرار گرفته‌است.

طبق این پژوهش فقط دو نفر از ۴۱ مرجع تقلید ظاهراً حجاب شرعی و قانونی را قبول ندارند.در برابراین ۱۹ نفر از ۴۱ مرجع تقلید، حجاب اجباری را قطعاً در مقام نظر استدلالی یا در مقام فتوا قبول دارند. ۲۳ نفر از ۴۱ مرجع تقلید هم ظاهراً حجاب اجباری را دست‌کم با احتمال ۵۰ درصد در مقام نظر استدلالی یا فتوا قبول دارند.

از آغاز دهه ۶۰ هم الزام از مراکز دولتی به تمام جامعه گسترش یافت و نهادهای انقلابی به ویژه کمیته‌ها اجرای حجاب را در دستور کار خود قرار دادند، اما قانونی‌شدن حجاب و تبدیل آن به امر حقوقی همزمان با تدوین کتاب پنجم از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۷۵ اتفاق افتاد. تبصره ماده ۶۳۸ این قانون، ظاهر شدن زنان در انظار و اماکن عمومی بدون حجاب شرعی را جرم تلقی کرده و مجازات حبس از ۱۰ روز تا دو ماه یا از ۵۰ هزار تا ۵۰۰ هزار ریال جزای نقدی را برای آن پیش‌بینی کرده‌است.

از اواخر دهه ۷۰ نیروی انتظامی با حمایت قوه قضائیه به این امر اهتمام پیدا کرد و شاهد تأسیس گشت ارشاد و ارجاع شهروندان به دادسرای ارشاد و تشکیل پرونده‌های قضایی بودیم. موضوعی که گاهی با تنش‌هایی هم همراه بود، اما ببینیم احکام شرعی درباره حجاب چگونه است و فقها در خصوص عدول از حجاب به عنوان وقوع یک منکر چه نگاهی دارند.

نگاه فقها به الزام بر انجام واجبات و دوری از محرمات

وقتی احکام و توصیه‌های مرتبط باحجاب، پوشش، زینت و حضور زنان در جامعه بخش قابل‌توجهی از میراث حدیثی اسلامی را تشکیل می‌دهند، این سؤال پیش می‌آید که آیا عدول از این حکم شرعی به مثابه حرام شرعی می‌تواند مورد مجازات و تنبیه قرار گیرد یا خیر؟!

در پاسخ به این سؤال برخی مراجع تقلید به استناد اختیار حاکم در تحقق مرتبه سوم از امر به معروف و نهی از منکر و همچنین قواعدی، چون «التعزیر لکل عمل محرّم» فتوا به جواز یا وجوب تعزیر زنان فاقد حجاب شرعی داده‌اند و برخی دیگر این استدلال‌ها را نقد کرده و الزام شرعی یا قانونی بر رعایت حجاب را ناموجه دانسته‌اند.

فقیهان امامیه در مسئله ملزم کردن مردم بر انجام واجبات و دوری از محرمات به سه دسته تقسیم می‌شوند:

دسته‌ای که می‌گویند در صورتی که تذکر زبانی مؤثر واقع نشد و همچنان شرایط امر به معروف و نهی از منکر (احتمال تأثیر امر و نهی در فاعل منکر یا تارک معروف) وجود داشت، می‌توان با استفاده از زور، او را وادار کرد واجب را انجام دهد یا از حرام دست بردارد. البته این دسته درباره فرضی که ضرب، منجر به جرح یا قتل شود، اذن حاکم را لازم می‌دانند.

دسته‌ای دیگر از فقیهان، استفاده از زور را تنها در صورت اذن مجتهد جامع‌الشرایط و صلاحدید وی جایز می‌دانند و در صورت ورود جراحت یا کشتن، اذن وی را لازم می‌دانند. این دسته در فرضی که نهی از منکر عملی منجر به ورود جرح یا قتل شود منوط به اذن حاکم شرع دانسته‌اند.

دسته‌ای دیگر از فقیهان، الزام مردم را مطلقاً چه در صورت اذن و چه عدم اذن حاکم شرع و چه در صورتی که منجر به جرح یا قتل شود و چه نشود، حرام می‌دانند.

بر این اساس نتیجه اطلاعات آماری دیدگاه‌های ۴۱ نفر از مراجع تقلید معاصر درباره حجاب اجباری و تعزیر فاقد حجاب شرعی نشان می‌دهد که دو نفر از ۴۱ مرجع تقلید ظاهراً حجاب اجباری را قبول ندارند. ۱۹ نفر از ۴۱ مرجع تقلید حجاب اجباری را قطعاً در مقام نظر استدلالی یا در مقام فتوا قبول دارند. ۲۳ نفر از ۴۱ مرجع تقلید ظاهراً حجاب اجباری را دست‌کم با احتمال ۵۰ درصد در مقام نظر استدلالی یا فتوا قبول دارند.

بیشتر بخوانید:

آیت‌الله جوادی آملی : مساله حجاب با فشار سرنیزه حل نمی شود هشدار عبدی به «حکومت» بابت دوباره روشن کردن «آتش اعتراضات» با «اقدامات ایذایی» هشدار استاد جامعه‌شناس: «طوفان دیگری» در راه است! / همان سیاست‌هایی که فاجعه مرگ مهسا را رقم زدند، دوباره «عینا» در حال «تکرار» است هشدار و خط و نشان یک مقام قضایی برای «بدحجاب‌ها» علم‌الهدی: جامعه انقلابی «بدون‌حجاب»، قابل‌تحقق نیست / بی‌حجابی باعث «جرم» در جامعه می‌شود / روند افزایش قیمت‌ها، برخلاف راهبرد «دولت خدمتگزار» است

۲۱۲۲۰

کد خبر 1733505

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: حجاب بدحجابی مراجع تقلید مهسا امینی تجمعات اعتراضی حجاب اجباری حجاب شرعی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۱۵۷۳۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده

چگونه است که روزنامه شرق در ۱۵ دی ۱۴۰۲ «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟! - اخبار رسانه ها -

به گزارش گروه رسانه‌های خبرگزاری تسنیم، مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستمیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند. 

دیروز غلامحسین کرباسچی گفته: «من اصلاً ایشان [نصیری]را آدم متعادلی نمی‌دانم که بخواهد طرح و رویکردی بدهد. ایشان یک زمانی شاگرد آقای شریعتمداری در کیهان بود، آنقدر فحاشی و ناسزا به همه اصلاح‌طلبان و شخصیت‌های محترم از جمله مرحوم آقای هاشمی، آقای خاتمی و همین آقای تاج‌زاده و امثال آقای تاج‌زاده کرد و حالا آدم باید چه روحیه و رویی داشته باشد که حالا با این حد از افراط یک‌مرتبه این طرف صفحه بیاید. آقای نصیری یک آدم افراطی است که نه آن طرف حرف‌هایش درست بود و نه این طرف حرف صحیحی زده که بخواهد نمایندگی کسی از اصلاح‌طلبان را برعهده داشته باشد. در آن طرف هم، اگر مخالفان نظام سوابق ایشان را بررسی کنند، می‌فهمند که ایشان آدم متعادلی نیست.»

صرف‌نظر از اشتباهی که کرباسچی درباره نسبت نصیری با مدیرمسئول فعلی کیهان داشته است، و نشان از عادت توسل به مزخرفات در مواقع لزوم است، این همه واهمه از ثبت نصیری در جایگاه یک اصلاح‌طلب جای تأمل دارد. محمدعلی ابطحی، رئیس‌دفتر وقت خاتمی نیز دو روز قبل عین همین عبارات را برای نصیری به‌کار برده و نوشته بود: «آقای مهدی نصیری سوپر افراطی حزب‌اللهی دیروز حق دارد نظراتش تغییر کند و سوپر اپوزوسیون امروز شود. اما هم برای دیروزش و هم برای امروزش توهم مضر است. نه بولتن‌نویسی و اظهارنظر‌های تند حزب‌اللهی‌اش در گذشته توانست ریشه اصلاح‌طلبی را برکند و نه مواضع فعلی اپوزیسیونی‌اش مورد قبول اپوزیسیونی قرار می‌گیرد که چهل سال است در تلاش براندازی هستند و نیازی به تازه وارد از راه دور آمده ندارند. گفته‌اند شکاف تاجزاده و شاهزاده باید برداشته شود. خودش می‌داند نه شاهزاده می‌تواند به تاجزاده نزدیک شود و نه تاجزاده علاقه‌مند به همکاری با شاهزاده است.»

اکنون پرسش‌های مهمی پیش روی ماست. چطور 29 شهریور 1401 یعنی درست در ابتدای ماجرای مهسا، روزنامه اعتماد با «مهدی نصیری، روزنامه‌نگار، نواندیش دینی و فعال سیاسی» درباره حجاب مصاحبه می‌کند و او را شخصیت و فرصت مناسبی برای ریختن بنزین روی آتش آن ماجرا تشخیص می‌دهد، اما الان اصلاح‌طلبان تجمیع شده‌اند که بگویند «نصیری خل‌و‌چل است و افراطی و نامتعادل»؟!

چگونه است که روزنامه شرق در 15 دی 1402 «گفت‌وگویی تاریخی با مهدی نصیری روزنامه‌نگار، نویسنده و فعال سیاسی» انجام می‌دهد و او را تبلیغ و مانند یک قهرمان معرفی می‌کند، اما حالا شده است افراطی نامتعادل؟!

چرا شبکه رسانه‌ای «هم‌میهن» متعلق به همین آقای کرباسچی تریبون سخنان نصیری با رسانه‌های مختلف شده بود و حتی هرچیزی را که نصیری در کانال تلگرامی خودش منتشر می‌کرد، بازتاب می‌داد، آن‌هم در مذمت اصولگرایان (مهدی نصیری: آقایان اصولگرا تحویل بگیرید! زلنسکی، قهرمان بود نه «دلقک» / تیتر‌های آماده‌تان برای پیروزی پوتین، خاک می‌خورد/ دیپلماسی ما هم به دام افتاد)، اما حالا شده نامتعادل ناسزاگو به خاتمی و هاشمی؟!

مگر عباس عبدی سرمقاله‌نویس و مشاور هم‌میهن و اعتماد از مواضع مثبت و حمایتی این دو روزنامه از نصیری بی‌خبر بوده است که حالا تقصیر نصیری را به گردن اصولگرایان می‌اندازد و می‌گوید: «مشکل نصیری این است که احتمال کمی وجود دارد که افکار عمومی با گزاره‌های اعلام‌شده ایشان همدلی کنند.»! یعنی تا پیش از این که شما تریبون او بودید، با ایشان همدلی وجود داشت؟!

اینکه روزنامه سازندگی از قول محمد عطریانفر در مهر 99 بنویسد: «مطالبی که اخیراً از زبان استاد مهدی نصیری چهره سنتگرای نواندیش مطرح شده این است که...» ولی روز گذشته بعد از سخنان کانادا تیتر و عکس تمام‌صفحه خود را به نصیری اختصاص و «توهم اتحاد» را به او نسبت بدهد، عجیب و غیرمعمول نیست؟!

اگر نصیری اکنون از کانادا شعار اتحاد «تاج‌زاده با شاهزاده» را می‌دهد آیا به این علت نیست که تاج‌زاده در مرخصی به اصلاح‌طلبان گفته بود «باید مواضع نصیری و امثال او را به شکل وسیع بازتاب بدهیم»؟! و اگر ندای براندازی می‌دهد آیا مانند بهزاد نبوی که چندی پیش در گفت‌وگویی با اشاره به آشوب پاییزی گفته بود «استنباط من این است که برخی اصلاح‌طلبان در یک سال گذشته نتیجه گرفتند که کار نظام تمام است و می‌خواستند سرشان بی‌کلاه نماند»، براندازی را از باطن اصلاح‌طلبان نیاموخته است؟! اشتباه نصیری آنجاست که نبوی در گفتگو با «آگاهی‌نو» «برخی مجموعه‌های اصلاح‌طلب» را متهم به داشتن «مرض‌بچگانه» و «لوچ‌بودن» کرد تا ضمیر براندازانه اصلاح‌طلبان را نشان دهد، اما نصیری به‌جای درس‌گرفتن از این سخن، همان لوچی و مرض بچگانه را سرلوحه قرار داده است!

این همه ریاکاری و فریب البته از اردوگاه اصلاح‌طلبان عجیب نیست، اما ظاهرسازی جواب نمی‌دهد. نصیری عین اصلاح‌طلبان است، بلکه خود اصلاح‌طلبان است. باطن ظهوریافته شماست. همان حرف‌های پشت‌صحنه را که از او می‌پسندیدید، به تریبون کانادا آورده است. تنها درسی را که از شما نیاموخته همین است که نباید این قدر صریح بود. این را هم آرام آرام می‌آموزد و نیازی نبود که یک مهره سفارش‌شده تاج‌زاده را به این زودی بسوزانید! شما اکنون ترسیده‌اید و یک به‌یک به صحنه می‌آیید و نصیری را تکفیر می‌کنید. اما مگر می‌شود سابقه خود را در «استاد نواندیش و متفکر دینی و روزنامه‌نگار برجسته» خواندن او به این آسانی پاک کنید؟! پس اگر تکفیر می‌کنید خودتان را تکفیر می‌کنید که نصیری باطن ظهوریافته شماست.

سرنوشت نصیری عبرتی است برای کسانی که به امیدی و طمعی از سابقه خود می‌برند و به اردوگاه اصلاح‌طلبی می‌زنند. نمی‌دانند که آنجا اگر خبری از عهد و وفا بود، سرنوشتی چنین مغموم پیدا نمی‌کردند که از آن دولت و حمایت‌ها به جایی برسند که اکنون حرف مشترک‌شان نداشتن پایگاه اجتماعی باشد! و یک نصیری به‌تعبیر آنان نامتعادل و متوهم چنین آبی در خوابگه مورچگان اصلاحات بریزد!

منبع: جوان

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • ببینید | روایت سردار رادان از ویدیوی جنجالی خانم بی‌حجاب قاریِ قرآن
  • توصیه مهم یک مرجع تقلید به مسئولان؛ به نام دین حرفی نزنید!
  • افشاگری کیهان از مخالفت دولت با لایحه حجاب | گیر داستان کجاست؟
  • افشاگری کیهان درباره مخالفت دولت با لایحه عفاف و حجاب
  • ایران؛ کثرت فرهنگی و وحدت سیاسی
  • (ویدئو) روایت پردیس پورعابدینی از سکانس خجالت‌آور ملاقات شرعی در گناه فرشته
  • عکسی از سید حسن خمینی در حال عیادت از یک مرجع تقلید
  • صفحه نخست روزنامه‌های استانی - پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت
  • هشدار مقام قطری درباره پیامدهای حمله اسرائیل به رفح
  • جوان: مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده